طوق

طوق
گردن بند
هر چیزی که دور تا دور چیز دیگری باشد
خطی بر گردن برخی پرندگان
1

کاربردهای طوق

  • آن را که طوق مقبلی اندر ازل خدای

    روزی نکرد چون نکشد غل مدبری

  • یاره و طوق زر من بفروخت

    خود گلوبند ز سیم و زر کرد

  • هم تو پذیری که زباغ توایم

    قمری طوق و سگ داغ توایم

  • سبک طوق و زنجیر از او باز کرد

    چپ و راست پوییدن آغاز کرد