کاربردهای غالیه
-
آن غالیه خط گر سوی ما نامه نوشتی
گردون ورق هستی ما درننوشتی
-
کدام سرو سهی راست با وجود تو قدر
کدام غالیه را پیش خاک پای تو بوست
-
این غول روی بسته کوته نظر فریب
دل می برد به غالیه اندوده چادری
-
خالست بر آن صفحه سیمین بناگوش
یا نقطه ای از غالیه بر یاسمنست آن
-
من و آن جعد موی غالیه بوی
من و آن ماهروی حورنژاد
-
رشکم از پیرهن آید که در آغوش تو خسبد
زهرم از غالیه آید که بر اندام تو ساید
-
چونست عقیق آبدارت
وآن غالیه های تابدارت