بر سر آنم که گر ز دست برآید
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/بر-سر-آنم-که-گر-ز-دست-برآید

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4000 تومان)

 

  1. بر سر آنم که گر ز دست برآید

    دست به کاری زنم که غصه سر آید

  2. خلوت دل نیست جای صحبت اضداد

    دیو چو بیرون رود فرشته درآید

  3. صحبت حکام ظلمت شب یلداست

    نور ز خورشید جوی بو که برآید

  4. بر در ارباب بی مروت دنیا

    چند نشینی که خواجه کی به درآید

  5. ترک گدایی مکن که گنج بیابی

    از نظر ره روی که در گذر آید

  6. صالح و طالح متاع خویش نمودند

    تا که قبول افتد و که در نظر آید

  7. بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر

    باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید

  8. غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست

    هر که به میخانه رفت بی خبر آید

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4000 تومان)

دانلود متن شعر زیبای حافظ

از میان تصاویر زیر، عکس نوشته‌ی این شعر را انتخاب نمایید:

  • پس زمینه کاهی متن نوشته:  دست به کاری زنم که غصه سر آید
دیو چو بیرون رود فرشته درآید
نور ز خورشید جوی بو که برآید
چند نشینی که خواجه کی به درآید
از نظر ره روی که در گذر آید
تا که قبول افتد و که در نظر آید
باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
هر که به میخانه رفت بی خبر آید بر سر آنم که گر ز دست برآید
خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
صحبت حکام ظلمت شب یلداست
بر در ارباب بی مروت دنیا
ترک گدایی مکن که گنج بیابی
صالح و طالح متاع خویش نمودند
بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست
  • پس زمینه قرمز متن نوشته:  دست به کاری زنم که غصه سر آید
دیو چو بیرون رود فرشته درآید
نور ز خورشید جوی بو که برآید
چند نشینی که خواجه کی به درآید
از نظر ره روی که در گذر آید
تا که قبول افتد و که در نظر آید
باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
هر که به میخانه رفت بی خبر آید بر سر آنم که گر ز دست برآید
خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
صحبت حکام ظلمت شب یلداست
بر در ارباب بی مروت دنیا
ترک گدایی مکن که گنج بیابی
صالح و طالح متاع خویش نمودند
بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست
  • پس زمینه شب متن نوشته:  دست به کاری زنم که غصه سر آید
دیو چو بیرون رود فرشته درآید
نور ز خورشید جوی بو که برآید
چند نشینی که خواجه کی به درآید
از نظر ره روی که در گذر آید
تا که قبول افتد و که در نظر آید
باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
هر که به میخانه رفت بی خبر آید بر سر آنم که گر ز دست برآید
خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
صحبت حکام ظلمت شب یلداست
بر در ارباب بی مروت دنیا
ترک گدایی مکن که گنج بیابی
صالح و طالح متاع خویش نمودند
بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست
  • پس زمینه سفید متن نوشته:  دست به کاری زنم که غصه سر آید
دیو چو بیرون رود فرشته درآید
نور ز خورشید جوی بو که برآید
چند نشینی که خواجه کی به درآید
از نظر ره روی که در گذر آید
تا که قبول افتد و که در نظر آید
باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
هر که به میخانه رفت بی خبر آید بر سر آنم که گر ز دست برآید
خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
صحبت حکام ظلمت شب یلداست
بر در ارباب بی مروت دنیا
ترک گدایی مکن که گنج بیابی
صالح و طالح متاع خویش نمودند
بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست
  • پس زمینه غروب خورشید متن نوشته:  بر سر آنم که گر ز دست برآید
خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
صحبت حکام ظلمت شب یلداست
بر در ارباب بی مروت دنیا
ترک گدایی مکن که گنج بیابی
صالح و طالح متاع خویش نمودند
بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست دست به کاری زنم که غصه سر آید
دیو چو بیرون رود فرشته درآید
نور ز خورشید جوی بو که برآید
چند نشینی که خواجه کی به درآید
از نظر ره روی که در گذر آید
تا که قبول افتد و که در نظر آید
باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
هر که به میخانه رفت بی خبر آید
  • پس زمینه بنفش متن نوشته:  بر سر آنم که گر ز دست برآید
خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
صحبت حکام ظلمت شب یلداست
بر در ارباب بی مروت دنیا
ترک گدایی مکن که گنج بیابی
صالح و طالح متاع خویش نمودند
بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست دست به کاری زنم که غصه سر آید
دیو چو بیرون رود فرشته درآید
نور ز خورشید جوی بو که برآید
چند نشینی که خواجه کی به درآید
از نظر ره روی که در گذر آید
تا که قبول افتد و که در نظر آید
باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
هر که به میخانه رفت بی خبر آید
  • پس زمینه سیاه متن نوشته:  بر سر آنم که گر ز دست برآید
خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
صحبت حکام ظلمت شب یلداست
بر در ارباب بی مروت دنیا
ترک گدایی مکن که گنج بیابی
صالح و طالح متاع خویش نمودند
بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست دست به کاری زنم که غصه سر آید
دیو چو بیرون رود فرشته درآید
نور ز خورشید جوی بو که برآید
چند نشینی که خواجه کی به درآید
از نظر ره روی که در گذر آید
تا که قبول افتد و که در نظر آید
باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
هر که به میخانه رفت بی خبر آید
  • پس زمینه طبیعت متن نوشته:  بر سر آنم که گر ز دست برآید
خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
صحبت حکام ظلمت شب یلداست
بر در ارباب بی مروت دنیا
ترک گدایی مکن که گنج بیابی
صالح و طالح متاع خویش نمودند
بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست دست به کاری زنم که غصه سر آید
دیو چو بیرون رود فرشته درآید
نور ز خورشید جوی بو که برآید
چند نشینی که خواجه کی به درآید
از نظر ره روی که در گذر آید
تا که قبول افتد و که در نظر آید
باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
هر که به میخانه رفت بی خبر آید

    • دیو

      دیو
      موجودی خیالی شبیه به انسان ، اما بسیار تنومند و زشت دارای شاخ و دُم
      شیطان، ابلیس
    • خلوت

      خلوت
      تنهایی، انزوا، عزلت
      تنها با معشوق و بدور از بیگانگان
      جای خالی از بیگانه
      شبستان، خوابگاه
    • صحبت

      صحبت
      دوستی، نشست و برخاست، همنشینی، همراهی
    • طالح

      طالِح
      مرد بدکردار، تبهکار.
    • گل

      گل
      هرجا که گل به صورت مجزا به کار برده شود،(نام خاص آن ذکر نشود) منظور گل سرخ است.
    • بلبل

      عندلیب
      هزاردستان
      بلبل
      مرغ چمن
      مرغ سحر
      هزار
      پرنده ایست جزو راسته ٔ گنجشکان متعلق به دسته ٔ دندانی نوکان که قدش تقریباً به اندازه ٔ گنجشک است و رنگش در پشت خاکستری متمایل به قرمز و در زیر شکم متمایل به زرد است . نوکش ظریف و تیز است . این پرنده حشره خوار است و آوازی دلکش دارد