-
-
صحن بستان ذوق بخش و صحبت یاران خوش است
وقت گل خوش باد کز وی وقت میخواران خوش است
-
صحن بوستان ذوق بخش است و همنشینی با دوستان خوش است. امید است که حال گل خوش باشد چراکه از وجود او، حال شرابخواران خوش است.
-
-
-
از صبا هر دم مشام جان ما خوش می شود
آری آری طیب انفاس هواداران خوش است
-
هر لحظه از رسیدن باد صبا به مشام ما، ما را حالی خوش دست میدهد. آری آری! بوی خوش نفس دوستداران خوش است.
-
-
-
ناگشوده گل نقاب آهنگ رحلت ساز کرد
ناله کن بلبل که گلبانگ دل افکاران خوش است
-
گل هنوز نقاب خودش را برنداشته، قصد رفتن کرد. ای بلبل بنال که آواز بلند خسته دلان خوش است.
-
-
-
مرغ خوشخوان را بشارت باد کاندر راه عشق
دوست را با ناله شب های بیداران خوش است
-
به مرغ آواز خوان مژده بدهید که در راه عشق، دوست با صدای ناله شب زندهداران حال میکند.
-
-
-
نیست در بازار عالم خوشدلی ور زان که هست
شیوه رندی و خوش باشی عیاران خوش است
-
در بازار جهان خوشدلی یافت نمیشود و اگر پیدا شود، راه رسم رندی و خوشباشی عیاران خوش است.
-
-
-
از زبان سوسن آزاده ام آمد به گوش
کاندر این دیر کهن کار سبکباران خوش است
-
از زبان سوسن سفید به گوشم رسید که در این دنیای قدیمی، کار کسانی که بار سبکی دارند، خوش است.
-
-
-
حافظا ترک جهان گفتن طریق خوشدلیست
تا نپنداری که احوال جهان داران خوش است
-
ای حافظ! راه خوشدلی، ترک کردن این دنیای مادی است. یک وقت فکر نکنی که ثروتمندان حال و روز خوشی دارند!
-
صحن بستان ذوق بخش و صحبت یاران خوش است
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/صحن-بستان-ذوق-بخش-و-صحبت-یاران-خوش-است
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3500 تومان)

دانلود متن شعر زیبای حافظ
از میان تصاویر زیر، عکس نوشتهی این شعر را انتخاب نمایید:
وقت
- وقت
- حالی است که در سر بنده پدید میآید و او با آن حال آرام است. وقتی است که سکون بر عارف واجب است. از این رو میگویند «عارف ابن الوقت است» یعنی عارف، ظاهراً و باطناً تابع وقت است.
صحبت
- صحبت
- دوستی، نشست و برخاست، همنشینی، همراهی
صبا
- صبا
- بادی است که از مابین مشرق و شمال وزد و باد برین هم همین است
طیب
- طیب
- بوی خوش
- پاک و پاکیزه
بلبل
- عندلیب
- هزاردستان
- بلبل
- مرغ چمن
- مرغ سحر
- هزار
-
- پرنده ایست جزو راسته ٔ گنجشکان متعلق به دسته ٔ دندانی نوکان که قدش تقریباً به اندازه ٔ گنجشک است و رنگش در پشت خاکستری متمایل به قرمز و در زیر شکم متمایل به زرد است . نوکش ظریف و تیز است . این پرنده حشره خوار است و آوازی دلکش دارد
گلبانگ
- گلبانگ
- آواز بلند
- نام لحنی از لحنهای موسیقی
- گل بانگ، بانگ گل، آوازی که بلبل برای گل میخواند
رندی
- رند
- شخص حیلهگر و زیرک
- بیقید و لاابالی
عیاران
- عیاری
- حیلهگری
- جوانمردی .مروت . مردی . مردانگی . و آن یکی از طرق تربیت قدیم بوده و از اواخر قرن دوم هجری وجود داشته است
- دزدی، راهزنی
سوسن
- سوسن
-
- گلی است معروف و آن چهار قسم می باشد: یکی سفید و آنرا سوسن آزاد میگویند، ده زبان دارد و دیگری کبود و آنرا سوسن ازرق می خوانند و دیگری زرد و آنرا سوسن ختایی می نامند و چهارم الوان میشود و آن زرد، سفید و کبود میباشد و آنرا سوسن آسمانی گویند