مزن بر دل ز نوک غمزه تیرم
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/مزن-بر-دل-ز-نوک-غمزه-تیرم

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5500 تومان)

  1. مزن بر دل ز نوک غمزه تیرم

    که پیش چشم بیمارت بمیرم

  2. نصاب حسن در حد کمال است

    زکاتم ده که مسکین و فقیرم

  3. چو طفلان تا کی ای زاهد فریبی

    به سیب بوستان و شهد و شیرم

  4. چنان پر شد فضای سینه از دوست

    که فکر خویش گم شد از ضمیرم

  5. قدح پر کن که من در دولت عشق

    جوان بخت جهانم گر چه پیرم

  6. قراری بسته ام با می فروشان

    که روز غم بجز ساغر نگیرم

  7. مبادا جز حساب مطرب و می

    اگر نقشی کشد کلک دبیرم

  8. در این غوغا که کس کس را نپرسد

    من از پیر مغان منت پذیرم

  9. خوشا آن دم کز استغنای مستی

    فراغت باشد از شاه و وزیرم

  10. من آن مرغم که هر شام و سحرگاه

    ز بام عرش می آید صفیرم

  11. چو حافظ گنج او در سینه دارم

    اگر چه مدعی بیند حقیرم

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5500 تومان)
مزن بر دل ز نوک غمزه تیرم

دانلود متن شعر زیبای حافظ

از میان تصاویر زیر، عکس نوشته‌ی این شعر را انتخاب نمایید:

  • پس زمینه کاهی متن نوشته:  که پیش چشم بیمارت بمیرم
زکاتم ده که مسکین و فقیرم
به سیب بوستان و شهد و شیرم
که فکر خویش گم شد از ضمیرم
جوان بخت جهانم گر چه پیرم
که روز غم بجز ساغر نگیرم
اگر نقشی کشد کلک دبیرم
من از پیر مغان منت پذیرم
فراغت باشد از شاه و وزیرم
ز بام عرش می آید صفیرم
اگر چه مدعی بیند حقیرم مزن بر دل ز نوک غمزه تیرم
نصاب حسن در حد کمال است
چو طفلان تا کی ای زاهد فریبی
چنان پر شد فضای سینه از دوست
قدح پر کن که من در دولت عشق
قراری بسته ام با می فروشان
مبادا جز حساب مطرب و می
در این غوغا
  • پس زمینه قرمز متن نوشته:  که پیش چشم بیمارت بمیرم
زکاتم ده که مسکین و فقیرم
به سیب بوستان و شهد و شیرم
که فکر خویش گم شد از ضمیرم
جوان بخت جهانم گر چه پیرم
که روز غم بجز ساغر نگیرم
اگر نقشی کشد کلک دبیرم
من از پیر مغان منت پذیرم
فراغت باشد از شاه و وزیرم
ز بام عرش می آید صفیرم
اگر چه مدعی بیند حقیرم مزن بر دل ز نوک غمزه تیرم
نصاب حسن در حد کمال است
چو طفلان تا کی ای زاهد فریبی
چنان پر شد فضای سینه از دوست
قدح پر کن که من در دولت عشق
قراری بسته ام با می فروشان
مبادا جز حساب مطرب و می
در این غوغا
  • پس زمینه شب متن نوشته:  که پیش چشم بیمارت بمیرم
زکاتم ده که مسکین و فقیرم
به سیب بوستان و شهد و شیرم
که فکر خویش گم شد از ضمیرم
جوان بخت جهانم گر چه پیرم
که روز غم بجز ساغر نگیرم
اگر نقشی کشد کلک دبیرم
من از پیر مغان منت پذیرم
فراغت باشد از شاه و وزیرم
ز بام عرش می آید صفیرم
اگر چه مدعی بیند حقیرم مزن بر دل ز نوک غمزه تیرم
نصاب حسن در حد کمال است
چو طفلان تا کی ای زاهد فریبی
چنان پر شد فضای سینه از دوست
قدح پر کن که من در دولت عشق
قراری بسته ام با می فروشان
مبادا جز حساب مطرب و می
در این غوغا که
  • پس زمینه سفید متن نوشته:  که پیش چشم بیمارت بمیرم
زکاتم ده که مسکین و فقیرم
به سیب بوستان و شهد و شیرم
که فکر خویش گم شد از ضمیرم
جوان بخت جهانم گر چه پیرم
که روز غم بجز ساغر نگیرم
اگر نقشی کشد کلک دبیرم
من از پیر مغان منت پذیرم
فراغت باشد از شاه و وزیرم
ز بام عرش می آید صفیرم
اگر چه مدعی بیند حقیرم مزن بر دل ز نوک غمزه تیرم
نصاب حسن در حد کمال است
چو طفلان تا کی ای زاهد فریبی
چنان پر شد فضای سینه از دوست
قدح پر کن که من در دولت عشق
قراری بسته ام با می فروشان
مبادا جز حساب مطرب و می
در این غوغا
  • پس زمینه غروب خورشید متن نوشته:  مزن بر دل ز نوک غمزه تیرم
نصاب حسن در حد کمال است
چو طفلان تا کی ای زاهد فریبی
چنان پر شد فضای سینه از دوست
قدح پر کن که من در دولت عشق
قراری بسته ام با می فروشان
مبادا جز حساب مطرب و می
در این غوغا که کس کس را نپرسد
خوشا آن دم کز استغنای مستی
من آن مرغم که هر شام و سحرگاه
چو حافظ گنج او در سینه دارم که پیش چشم بیمارت بمیرم
زکاتم ده که مسکین و فقیرم
به سیب بوستان و شهد و شیرم
که فکر خویش گم شد از ضمیرم
جوان بخت جهانم گر چه پیرم
که روز غم بجز ساغر نگیرم
اگر نقشی ک
  • پس زمینه بنفش متن نوشته:  مزن بر دل ز نوک غمزه تیرم
نصاب حسن در حد کمال است
چو طفلان تا کی ای زاهد فریبی
چنان پر شد فضای سینه از دوست
قدح پر کن که من در دولت عشق
قراری بسته ام با می فروشان
مبادا جز حساب مطرب و می
در این غوغا که کس کس را نپرسد
خوشا آن دم کز استغنای مستی
من آن مرغم که هر شام و سحرگاه
چو حافظ گنج او در سینه دارم که پیش چشم بیمارت بمیرم
زکاتم ده که مسکین و فقیرم
به سیب بوستان و شهد و شیرم
که فکر خویش گم شد از ضمیرم
جوان بخت جهانم گر چه پیرم
که روز غم بجز ساغر نگیرم
اگر نقشی کشد کلک
  • پس زمینه سیاه متن نوشته:  مزن بر دل ز نوک غمزه تیرم
نصاب حسن در حد کمال است
چو طفلان تا کی ای زاهد فریبی
چنان پر شد فضای سینه از دوست
قدح پر کن که من در دولت عشق
قراری بسته ام با می فروشان
مبادا جز حساب مطرب و می
در این غوغا که کس کس را نپرسد
خوشا آن دم کز استغنای مستی
من آن مرغم که هر شام و سحرگاه
چو حافظ گنج او در سینه دارم که پیش چشم بیمارت بمیرم
زکاتم ده که مسکین و فقیرم
به سیب بوستان و شهد و شیرم
که فکر خویش گم شد از ضمیرم
جوان بخت جهانم گر چه پیرم
که روز غم بجز ساغر نگیرم
اگر نقشی کشد کلک
  • پس زمینه طبیعت متن نوشته:  مزن بر دل ز نوک غمزه تیرم
نصاب حسن در حد کمال است
چو طفلان تا کی ای زاهد فریبی
چنان پر شد فضای سینه از دوست
قدح پر کن که من در دولت عشق
قراری بسته ام با می فروشان
مبادا جز حساب مطرب و می
در این غوغا که کس کس را نپرسد
خوشا آن دم کز استغنای مستی
من آن مرغم که هر شام و سحرگاه
چو حافظ گنج او در سینه دارم که پیش چشم بیمارت بمیرم
زکاتم ده که مسکین و فقیرم
به سیب بوستان و شهد و شیرم
که فکر خویش گم شد از ضمیرم
جوان بخت جهانم گر چه پیرم
که روز غم بجز ساغر نگیرم
اگر نقشی کشد کلک

    • غمزه

      غمزه
      اشاره با چشم و ابرو
      پلک زدن از روی ناز و کرشمه
      در اصطلاح عاشقان، کنایت از عدم التفات است.
      دراصطلاح تصوف، بمعنی فیض و جذبه ٔ باطن است که نسبت به سالک واقع شود.
    • حسن

      حُسن
      زیبایی
      نیکویی
      خوبی
    • قدح -ساغر

      پیاله
      جام
      پیغاله
      قدح
      ساغر
      کاسه ٔ خرد که در آن شراب خورند و آن از شیشه و بلور بوده است
    • مغان

      مغ
      مغان
      مغ به معنی پیشوای دین زرتشتی است و مغان، جمع آن. مغان در اصل قبیله ای از قوم ماد بودند که مقام روحانیت منحصراً به آنان تعلق داشت . آنگاه که آیین زرتشت بر نواحی غرب و جنوب ایران یعنی ماد و پارس مستولی شد مغان پیشوایان دیانت جدید شدند.
    • مدعی

      مدعی
      ادعا کننده
      درخواست کننده
      بدخواه
      کسی که به ناحق ادعای فهم و دانش می‌کند
      لاف زن
      حقه باز
      معاند، مزاحم