-
هفته ای می رود از عمر و به ده روز کشید
کز گلستان صفا بوی وفایی ندمید
-
آن که برگشت و جفا کرد به هیچم بفروخت
به همه عالمش از من نتوانند خرید
-
هر چه زان تلختر اندر همه عالم نبود
گو بگو از لب شیرین که لطیفست و لذیذ
-
گر من از خار بترسم نبرم دامن گل
کام در کام نهنگست بباید طلبید
-
مرو ای دوست که ما بی تو نخواهیم نشست
مبر ای یار که ما از تو نخواهیم برید
-
از تو با مصلحت خویش نمی پردازم
که محالست که در خود نگرد هر که تو دید
-
آفرین کردن و دشنام شنیدن سهلست
چه از آن به که بود با تو مرا گفت و شنید
-
جهد بسیار بکردم که نگویم غم دل
عاقبت جان به دهان آمد و طاقت برسید
-
آخر ای مطرب از این پرده عشاق بگرد
چند گویی که مرا پرده به چنگ تو درید
-
تشنگانت به لب ای چشمه حیوان مردند
چند چون ماهی بر خشک توانند طپید
-
سخن سعدی بشنو که تو خود زیبایی
خاصه آن وقت که در گوش کنی مروارید
هفته ای می رود از عمر و به ده روز کشید
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/هفته-ای-می-رود-از-عمر-و-به-ده-روز-کشید
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5500 تومان)
گل
- گل
-
- هرجا که گل به صورت مجزا به کار برده شود،(نام خاص آن ذکر نشود) منظور گل سرخ است.
کام
- کام
- خواهش . آرزو. مطلوب . خواست
- تنعم . خوشی . ناز ونعمت . برخورداری
- لذت، عیش، تمتع، بهرهمندی
آفرین
- مرحبا
- آفرین
- خوش آمدی ! خیر مقدم ! بفرما!
چنگ
- چنگ
-
- از سازهای زهی باستانی ایران. در زمانهای قدیم، به جای سیمهای فلزی، از تارهای ابریشم بافته شده، برای ایجاد صدا، استفاده میشده است.
پرده
- پرده
- پوشش، حجاب، مانع و حایلی که مانع دیدن میشود
- حجله، حرمسرا
- نوا، گاه موسیقی
عشاق
- عُشّاق
- جمع عاشق؛ شیفتگان
- یکی از دوازده مقام موسیقی ایرانی
چشمه حیوان
- آب حیات
- آب زندگانی
- آب حیوان
- چشمه حیوان
- گویند چشمه ای است در ظلمات که هر کس از آن بنوشد عمر جاودان پیدا می کند، اسکندر و خضر به دنبال آن رفتند، خضر از آن آب نوشید و عمر جاودان یافت. اما اسکندر از آن ننوشید و در جوانی عمرش را از دست داد
- کنایه از لب و دهان و سخن گفتن معشوق