برفشاندن - برافشاندن

برفشاندن
برافشاندن
ریختن، پاشیدن
1

کاربردهای برفشاندن - برافشاندن

  • بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم

    فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم

  • می باقی بده تا مست و خوشدل

    به یاران برفشانم عمر باقی

  • درخت اندر بهاران برفشاند

    زمستان لاجرم بی برگ ماند