-
-
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
-
بیا تا گل بپراکنیم و شراب در پیاله بریزیم. سقف آسمان را بشکافیم و راه و رسمی تازه به پا کنیم.
-
-
-
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم
-
اگر اندوه بخواهد که لشکری برپا کند تا خون عاشقان را بریزد، من و ساقی به هم میپیچیم و ریشهاش را میخشکانیم.
-
-
-
شراب ارغوانی را گلاب اندر قدح ریزیم
نسیم عطرگردان را شکر در مجمر اندازیم
-
شراب سرخ رنگ را به همراه گلاب در جام شراب میریزیم. برای نسیمی که بوی خوش را پراکنده میکند، شکر در عودسوز میریزیم.
-
-
-
چو در دست است رودی خوش بزن مطرب سرودی خوش
که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم
-
ای مطرب! اکنون که ساز رود خوبی را در دست گرفتهای، آهنگی زیبا بنواز تا ما هم با حرکات دست، غزل بخوانیم و در حال پایکوبی، سر را تکان دهیم (یا سر بدهیم).
-
-
-
صبا خاک وجود ما بدان عالی جناب انداز
بود کآن شاه خوبان را نظر بر منظر اندازیم
-
ای باد صبا! خاک وجود را ما به سمت آن عالی مقام بفرست. شاید که بتوانیم نظری بر رخسار آن شاه خوبان بیندازیم.
-
-
-
یکی از عقل می لافد یکی طامات می بافد
بیا کاین داوری ها را به پیش داور اندازیم
-
یک نفر لاف دانایی میزند. یک نفر دارد از کمالات خودش یاوه گویی میکند. بیا تا قضاوت را به عهده داور بگذاریم.
-
-
-
بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه
که از پای خمت روزی به حوض کوثر اندازیم
-
اگر طالب بهشت جاودان هستی، با ما به میخانه بیا تا تو را از پای خمره شراب به درون حوض کوثر بیندازیم.
-
-
-
سخندانی و خوشخوانی نمی ورزند در شیراز
بیا حافظ که تا خود را به ملکی دیگر اندازیم
-
در شیراز سخنوری و خوشخوانی را پاس نمیدارند. ای حافظ! بیا تا به دیاری دیگر برویم.
-
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/بیا-تا-گل-برافشانیم-و-می-در-ساغر-اندازیم
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)
دانلود متن شعر زیبای حافظ
از میان تصاویر زیر، عکس نوشتهی این شعر را انتخاب نمایید:
برافشانیم
- برفشاندن
- برافشاندن
- ریختن، پاشیدن
ساغر-قدح
- پیاله
- جام
- پیغاله
- قدح
- ساغر
-
-
- کاسه ٔ خرد که در آن شراب خورند و آن از شیشه و بلور بوده است
ساقی
- ساقی
- کسی که آب یا شراب به دیگران دهد.
ارغوانی
- ارغوان
-
-
- درختی است با گلهای سرخ رنگ
مجمر
- مجمر
- آتشدان، عودسوز. آتشدانی که در آن عود و عنبر و... را در آن میسوزانند.
رودی
- رود
- سازی زهی، مطلق ساز و غنا، سرور و شادمانی، تار ساز. در قدیم برخی رشتههای تار از روده گوسفند ساخته میشده است و از این رو، آن را رود مینامیدهاند.
سر اندازیم
- سرانداختن
- سراندازی
- مستی کردن به خرام و ناز
- سر نهادن . برای بریده شدن، سر را به زمین گذاشتن
صبا
- صبا
- بادی است که از مابین مشرق و شمال وزد و باد برین هم همین است
طامات
- طامات
- گفتار بیهوده، سخنان پرت و پلا، اراجیف. لاف و گزاف صوفیان در باب اظهار کشف و کرامات خود.
کوثر
- کوثر
- به معنی (خیر) فراوان است.
- معنای خاص آن حوض کوثر است که نهر یا چشمه ای در بهشت است که چشمه های دیگر از آن نشات می گیرند.
- نام سوره یکصدوهشتم قرآن کریم است که دارای سه آیه بوده و در مکه نازل گردیده است.
عدن
- عدن
- همیشه بودن در جایی
- بهشت جاودان