دد

دد
حیوان وحشی
1

کاربردهای دد

  • دو تنها و دو سرگردان دو بیکس

    دد و دامت کمین از پیش و از پس

  • کمند و پی رخش و رستم سوار

    نیابد ازو دام و دد زینهار

  • همی زد بران خاک تا پاره کرد

    ددی را بران چاره بیچاره کرد

  • شد سال گذشته وان دد و دام

    آواره شدند کام و ناکام

  • شنیدم که بر مرغ و مور و ددان

    شود تنگ روزی ز فعل بدان

  • علم آدمیتست و جوانمردی و ادب

    ورنی ددی به صورت انسان مصوری

  • پذیرنده هوش و رای و خرد

    مر او را دد و دام فرمان برد

  • سپاهی دد و دام و مرغ و پری

    سپهدار پرکین و کندآوری

  • به هم برشکستند هردو گروه

    شدند از دد و دام دیوان ستوه