کاربردهای دد
-
دو تنها و دو سرگردان دو بیکس
دد و دامت کمین از پیش و از پس
-
کمند و پی رخش و رستم سوار
نیابد ازو دام و دد زینهار
-
همی زد بران خاک تا پاره کرد
ددی را بران چاره بیچاره کرد
-
شد سال گذشته وان دد و دام
آواره شدند کام و ناکام
-
شنیدم که بر مرغ و مور و ددان
شود تنگ روزی ز فعل بدان
-
علم آدمیتست و جوانمردی و ادب
ورنی ددی به صورت انسان مصوری
-
پذیرنده هوش و رای و خرد
مر او را دد و دام فرمان برد
-
سپاهی دد و دام و مرغ و پری
سپهدار پرکین و کندآوری
-
به هم برشکستند هردو گروه
شدند از دد و دام دیوان ستوه