کاربردهای عیار
-
مرا در سپاهان یکی یار بود
که جنگاور و شوخ و عیار بود
-
سعدی چو پای بند شدی بار غم ببر
عیار دست بسته نباشد مگر حمول
-
سعدی سر سودای تو دارد نه سر خویش
هر جامه که عیار بپوشد کفنست آن
-
گر آن عیار شهرآشوب روزی حال من پرسد
بگو خوابش نمی گیرد به شب از دست عیاران
-
خامی و ساده دلی شیوه جانبازان نیست
خبری از بر آن دلبر عیار بیار
-
عشق را عقل نمی خواست که بیند لیکن
هیچ عیار نباشد که به زندان نرود
-
اگر زمین تو بوسد که خاک پای توام
مباش غره که بازیت می دهد عیار