کاربردهای فارغ
-
بیفشان و بشمار و فارغ نشین
که از صد یکی را نبینی امین
-
سلسله موی دوست حلقه دام بلاست
هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست
-
ایمنی از خروش من گر به جهان دراوفتد
فارغی از فغان من گر به فلک رسانمش
-
تو فارغی و عشقت بازیچه می نماید
تا خرمنت نسوزد تشویش ما ندانی
-
فارغ دل آن کسی که مانند حباب
هم در سر میخانه سرانداز شود