فر

فر
شکوه
نور، روشنی، فروغ
1

کاربردهای فر

  • محترم دار دلم کاین مگس قندپرست

    تا هواخواه تو شد فر همایی دارد

  • به چشمش همان خاک و هم سیم و زر

    کریمی بدو یافته زیب و فر

  • بود زندگانیش بسیار مر

    همش زور باشد هم آیین و فر

  • که من فر فرماندهی داشتم

    به سر بر کلاه مهی داشتم

  • شدند انجمن دیو بسیار مر

    که پردخته مانند ازو تاج و فر

  • ازیرا که بی فر و برزست شاه

    ندارد همی راه شاهان نگاه