-
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
-
بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت
کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را
-
فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب
چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را
-
ز عشق ناتمام ما جمال یار مستغنی است
به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را
-
من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم
که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را
-
اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعا گویم
جواب تلخ می زیبد لب لعل شکرخا را
-
نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست تر دارند
جوانان سعادتمند پند پیر دانا را
-
حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو
که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را
-
غزل گفتی و در سفتی بیا و خوش بخوان حافظ
که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثریا را
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/اگر-آن-ترک-شیرازی-به-دست-آرد-دل-ما-را
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4500 تومان)
شاعر خوش قریحه ما اینجا بذل و بخششی بی مانند از خود نشان می دهد و تمام سرزمین های سمرقند و بخارا را در ازای یک خال زیبای یارش می بخشد!
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4500 تومان)

دانلود متن شعر زیبای حافظ
از میان تصاویر زیر، عکس نوشتهی این شعر را انتخاب نمایید:
ساقی
- ساقی
- کسی که آب یا شراب به دیگران دهد.
یغما
- یغما
- تاراج ، غارت ، چپاول
- نام شهری است در ترکستان که زیبارویان بسیاری داشته است.
شوخ
- شوخی
- شوخ
- بیادبی، بیحیایی
- گستاخی، بیباکی
- چرکی، پلیدی
- عشوهگری، ناز و دلربایی
فغان
- فغان
- افغان
- کلمه تاسف یعنی آه، دریغا
- ناله و فریاد و زاری
- بانگ و شور و غوغا
زلیخا
- زلیخا
- زلیخا همسر پوتیفار (عزیز مصر) و عاشق یوسف (که توسط همسرش خریداری شده بود)
- هنگامی که زلیخا با ملامت زنان مصری روبرو میشود، آنان را به مهمانی دعوت میکند. دراین مهمانی، هنگامی که یوسف از پشت پرده بیرون میآید، زنان مصری که در حال پوست کندن ترنج بودهاند، چنان مبهوت زیبایی یوسف میشوند که دستان خود را به جای ترنج میبرند.
شکرخا
- شکر خاییدن
- شکر خوردن
- شیرین کام شدن
- شکرخا مجازا به معنی شیرین گفتار آمده است.
مطرب
- مطرب
- آوازخوان ، نوازنده
- رقاص
ثریا
- ثریا
- پروین
-
- خوشه پروین یا ثریا، دسته ای ستاره در آسمان که در گذشته به آن هفت خواهر هم میگفتند چرا که به طور معمول فقط هفت ستاره از بیش از دویست ستاره شناخته شده آن، با چشم غیر مسلح قابل دیدن هستند