برنا

بُرنا
بُرنای
بُرناه
جوان
زیبا، خوب
1

کاربردهای برنا

  • ز برنای منصف برآمد خروش

    که ای یار چند از ملامت خموش

  • چو بنشست بر تخت شاه اردشیر

    از ایران برفتند برنا و پیر

  • توانا بود هر که دانا بود

    ز دانش دل پیر برنا بود

  • پدر پیر سر گشت و برنا توی

    به زور و به مردی توانا توی

  • پدر پیر سر بود و برنا دلیر

    دهن جنگ را باز کرده چو شیر