-
-
هر که شد محرم دل در حرم یار بماند
وان که این کار ندانست در انکار بماند
-
هر کسی که رازدارِ دل شد، در حریم محبوب باقی ماند و هر کسی که رازداری بلد نبود، همچنان منکر باقی ماند.
-
-
-
اگر از پرده برون شد دل من عیب مکن
شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند
-
اگر آنچه که در دل نهفته بودم، آشکار گردید، از دلم ایراد نگیر؛ خدا را شکر که پوششِ تکبر باقی نماند (خدا را شکر که نتوانستم آن را پشت خودبزرگ بینیام پنهان کنم)
-
-
-
صوفیان واستدند از گرو می همه رخت
دلق ما بود که در خانه خمار بماند
-
صوفیان همه لباسهای خود را که برای گرفتن شراب، گرو گذاشته بودند، از شراب فروش پس گرفتند. تنها لباس درویشی ما نزد شراب فروش باقی ماند.
-
-
-
محتسب شیخ شد و فسق خود از یاد ببرد
قصه ماست که در هر سر بازار بماند
-
داروغه عالِم دین شد و گناهان خودش را فراموش کرد؛ تنها ماجرای ما نقل محافل باقی ماند.
-
-
-
هر می لعل کز آن دست بلورین ستدیم
آب حسرت شد و در چشم گهربار بماند
-
همهی شراب سرخ رنگی که از آن دستان سفید گرفتیم، به اشک حسرت تبدیل شد و در چشمان اشکبار ما باقی ماند.
-
-
-
جز دل من کز ازل تا به ابد عاشق رفت
جاودان کس نشنیدیم که در کار بماند
-
هیچ کسی را سراغ نداریم که جاویدان شده باشد و بر سر کار باقی مانده باشد، بجز دل من چون که از روز نخستین تا ابد عاشق بود.
-
-
-
گشت بیمار که چون چشم تو گردد نرگس
شیوه تو نشدش حاصل و بیمار بماند
-
نرگس بیمار شد تا شبیه چشمان خمار گونهی تو شود؛ شکل و شمایلش شبیه چشمان تو نشد ولی بیماریش باقی ماند!
-
-
-
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند
-
زیباتر از آواز سخن عاشقانه، هیچ صدایی را ندیدم که به یادگار در این دنیای گردون باقی بماند.
-
-
-
داشتم دلقی و صد عیب مرا می پوشید
خرقه رهن می و مطرب شد و زنار بماند
-
جامهای درویشی داشتم که صدها عیب من را پنهان میکرد؛ این جامه را برای شراب و رقص و آواز به گرو گذاشتم. اکنون از لباسهایم تنها زناری که زیر جامهی درویشیم پنهان کرده بودم، باقی مانده است.
-
-
-
بر جمال تو چنان صورت چین حیران شد
که حدیثش همه جا در در و دیوار بماند
-
چهره زیباروی چینی با دیدن زیبایی تو آنچنان حیران شد که ماجرایش را همه جا بر در و دیوار نقش کردند.
-
-
-
به تماشاگه زلفش دل حافظ روزی
شد که بازآید و جاوید گرفتار بماند
-
یک روز دلِ حافظ برای تماشای زلفان او رفت تا برگردد اما برای همیشه گرفتار آن باقی ماند.
-
هر که شد محرم دل در حرم یار بماند
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/هر-که-شد-محرم-دل-در-حرم-یار-بماند
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5500 تومان)
دانلود متن شعر زیبای حافظ
از میان تصاویر زیر، عکس نوشتهی این شعر را انتخاب نمایید:
حرم
- حَرَم
- گرداگرد خانه
- اندرون خانه
- گرداگرد کعبه و اماکنِ مقدس
- جای اهل و عیالِ مرد.
دلق -دلقی
- دلق
- خرقه، جامه درویشان
صوفیان
- صوفی
- پشمینه پوش
- پیرو طریقه تصوف
خمار
- خَمّار
- شراب فروش
محتسب
- محتسب
- داروغه ،مأمور حکومت که وظیفه اش امر به معروف و نهی از منکر است .
لعل
- لعل
-
- از سنگ های گرانبها به رنگ سرخ
ازل
- ازل
- همیشگی، زمانی که ابتدا ندارد
نرگس
- نرگس
-
- نام گلی است خوشبو که ته و ساقه اش مانند پیاز است و بر سر گلی می آورد زرد یا بنفش
- کنایه از چشم معشوق
مطرب
- مطرب
- آوازخوان ، نوازنده
- رقاص
خرقه
- خِرقه
- لباسی که از وصله شدن تکه پارچههای گوناگون درست شده است. جامه مخصوص درویشان
زنار
- زنار
- کُستی ؛ شالی که زردشتیان به کمر بندند.
- رشته ای که مسیحیان به وسیلة آن صلیب را به گردن آویزند