محتسب

محتسب
داروغه ،مأمور حکومت که وظیفه اش امر به معروف و نهی از منکر است .
1

کاربردهای محتسب

  • محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت

    مست گفت ای دوست این پیراهن است افسار نیست

  • هر کس که بدید چشم او گفت

    کو محتسبی که مست گیرد

  • خدا را محتسب ما را به فریاد دف و نی بخش

    که ساز شرع از این افسانه بی قانون نخواهد شد

  • محتسب گو چنگ میخواران بسوز

    مطرب ما خوش به تایی می زند

  • با محتسب شهر بگویید که زنهار

    در مجلس ما سنگ مینداز که جامست

  • محتسب شیخ شد و فسق خود از یاد ببرد

    قصه ماست که در هر سر بازار بماند