کاربردهای محتسب
-
محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت
مست گفت ای دوست این پیراهن است افسار نیست
-
هر کس که بدید چشم او گفت
کو محتسبی که مست گیرد
-
خدا را محتسب ما را به فریاد دف و نی بخش
که ساز شرع از این افسانه بی قانون نخواهد شد
-
محتسب گو چنگ میخواران بسوز
مطرب ما خوش به تایی می زند
-
با محتسب شهر بگویید که زنهار
در مجلس ما سنگ مینداز که جامست
-
محتسب شیخ شد و فسق خود از یاد ببرد
قصه ماست که در هر سر بازار بماند