کاربردهای دلق
-
خوش می کنم به باده مشکین مشام جان
کز دلق پوش صومعه بوی ریا شنید
-
نذر و فتوح صومعه در وجه می نهیم
دلق ریا به آب خرابات برکشیم
-
طریقت بجز خدمت خلق نیست
به تسبیح و سجاده و دلق نیست
-
ترک هواست کشتی دریای معرفت
عارف به ذات شو نه به دلق قلندری
-
سوی رندان قلندر به ره آورد سفر
دلق بسطامی و سجاده طامات بریم
-
برخیز تا یک سو نهیم این دلق ازرق فام را
بر باد قلاشی دهیم این شرک تقوا نام را
-
من از این دلق مرقع به درآیم روزی
تا همه خلق بدانند که زناری هست
-
صوفیان واستدند از گرو می همه رخت
دلق ما بود که در خانه خمار بماند
-
داشتم دلقی و صد عیب مرا می پوشید
خرقه رهن می و مطرب شد و زنار بماند
-
هزار جامه سپر ساختیم و هم بگذشت
خدنگ غمزه خوبان ز دلق نه تویی
-
دلق حافظ به چه ارزد به می اش رنگین کن
وان گهش مست و خراب از سر بازار بیار
-
دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمی ارزد
به می بفروش دلق ما کز این بهتر نمی ارزد