-
یکی از وزرا معزول شد و بحلقه درویشان درآمد برکت صحبت ایشان در وی اثر کرد و جمعیت خاطرش دست داد ملک بار دیگر بر او دل خوش کرد و عمل فرمود قبولش نیامد و گفت معزولی به که مشغولی
-
آنانکه بکنج عافیت بنشستند
دندان سگ و دهان مردم بستند
-
کاغذ بدریدند و قلم بشکستند
وز دست و زبان حرف گیران رستند
-
ملک گفت هر آئینه ما را خردمند کافی باید که تدبیر مملکت را بشاید گفت ای ملک نشان خردمند کافی آنست که به چنین کارها تن در ندهد
-
همای بر همه مرغان از آن شرف دارد
که استخوان خورد و جانور نیازارد
-
سیه گوشرا گفتند ترا ملازمت شیر بچه وجه اختیار افتاد گفت تا فضله صیدش میخورم و از شر دشمنان در پناه صولت او زندگانی میکنم
-
گفتند اکنون که بظل حمایتش درآمدی و بشکر نعمتش اعتراف کردی چرا نزدیکتر نیائی تا بحلقه خاصانت درآرد و از بندگان مخلصت شمارد گفت همچنان از بطش او ایمن نیستم
-
اگر صد سال گبر آتش فروزد
چو یک دم اندر او افتد بسوزد
-
افتد که ندیم حضرت سلطان زر بیابد و باشد که سر برود و حکما گفته اند از تلون طبع پادشاهان بر حذر باید بودن که وقتی بسلامی برنجند و گاهی بدشنامی خلعت دهند و آورده اند که ظرافت بسیار کردن هنر ندیمانست و عیب حکیمان
-
تو بر سر قدر خویشتن باش و وقار
بازی و ظرافت بندیمان بگذار
در سیرت پادشاهان حکایت پانزدهم
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/در-سیرت-پادشاهان-حکایت-پانزدهم
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
صحبت
- صحبت
- دوستی، نشست و برخاست، همنشینی، همراهی
ملک
- مَلِک
- پادشاه
درویشان
- درویش
- فقیر، تهی دست
- صوفی، قلندر
عافیت
- عافیت
- سلامتی و تندرستی
- رستگاری
- پارسایی
- محافظهکاری
همای
- هما
- همای
- مرغی است که استخوان میخورد. بر سر هرکه سایه ٔ او افتد به دولت و سلطنت رسد. در ادبیات فارسی او را مظهر فر و شکوه میدانند و به فال نیک میگیرند
صولت
- صولت
- برجستن و حمله کردن
- هیبت
- حمله
- قدرت، نفوذ
فضله
- فضله
- باقیمانده و بقیهی چیزی
سیه گوشرا
- سیاه گوش
- سیه گوش
- جانوری است گوشت خوار شبیه شغال با پوستی قهوه ای و گوش های منگوله ای ، معمولاً به دنبال شیر حرکت می کند تا بازماندة غذای او را بخورد.
خلعت
- خلعت
- جامهی دوخته که بزرگی به کسی ببخشد