غیرت

غیرت
رشک، حسد
1

کاربردهای غیرت

  • طیره جلوه طوبی قد چون سرو تو شد

    غیرت خلد برین ساحت بستان تو باد

  • غیرت عشق زبان همه خاصان ببرید

    کز کجا سر غمش در دهن عام افتاد

  • شب از غیرت و شرمساری نخفت

    سحرگه پرستاری از خیمه گفت

  • شگفت نیست گر از غیرت تو بر گلزار

    بگرید ابر و بخندد شکوفه بر چمنش

  • غیرتم آید شکایت از تو به هر کس

    درد احبا نمی برم به اطبا

  • بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد

    باد غیرت به صدش خار پریشان دل کرد

  • سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد

    دلبر که در کف او موم است سنگ خارا

  • همراه من مباش که غیرت برند خلق

    در دست مفلسی چو ببینند گوهری