جود

جود
کرم، سخاوت، بخشندگی
1

کاربردهای جود

  • چو دشمن کرم بیند و لطف و جود

    نیاید دگر خبث از او در وجود

  • گر او می برد پیش آتش سجود

    تو واپس چرا می بری دست جود

  • کاهلم من سایه خسپم در وجود

    خفتم اندر سایه این فضل و جود

  • چون زمین را پا نباشد جود تو

    ابر را راند به سوی او دوتو

  • شرف نفس به جودست و کرامت به سجود

    هر که این هر دو ندارد عدمش به که وجود

  • توانا توئی قطره ای جود کن

    مرا نیز شاداب و خشنود کن

  • اگر قدرت جودست و گر قوت سجود توانگران را به میسر شود که مال مزکا دارند و جامه پاک و عرض مصون و دل فارغ و قوت طاعت در لقمه لطیفست و صحت عبادت در کسوت نظیف

  • پدر بجای پسر هرگز این کرم نکند

    که دست جود تو با خاندان آدم کرد

  • آفریننده خزاین جود

    مبدع و آفریدگار وجود

  • قحط جود است آبروی خود نمی باید فروخت

    باده و گل از بهای خرقه می باید خرید