فهرست شعرهای
ابوالقاسم فردوسی
(پادشاهی اسکندر)
تمامی اشعار
(پادشاهی اسکندر)
سکندر چو بر تخت بنشست گفت
سکندر چو بر تخت بنشست گفت
که با جان شاهان خرد باد جفت
بفرمود تا پیش او شد دبیر
بفرمود تا پیش او شد دبیر
قلم خواست چینی و رومی حریر
دلارای چون آن سخنها شنید
دلارای چون آن سخنها شنید
یکی باد سرد از جگر برکشید
ز عموریه مادرش را بخواند
ز عموریه مادرش را بخواند
چو آمد سخنهای دارا براند
چنین گفت گوینده پهلوی
چنین گفت گوینده پهلوی
شگفت آیدت کاین سخن بشنوی
چو بشنید مهران ز کید این سخن
چو بشنید مهران ز کید این سخن
بدو گفت ازین خواب دل بد مکن
سکندر چو کرد اندر ایران نگاه
سکندر چو کرد اندر ایران نگاه
بدانست کو را شد آن تاج و گاه
چو نامه بر کید هندی رسید
چو نامه بر کید هندی رسید
فرستاده پادشا را بدید
فرستاده آمد به کردار باد
فرستاده آمد به کردار باد
بگفت آنچ بشنید و نامه بداد
گزین کرد زان رومیان مرد چند
گزین کرد زان رومیان مرد چند
خردمند و بادانش و بی گزند
فرستاده برگشت زان مرز و بوم
فرستاده برگشت زان مرز و بوم
بیامد به نزدیک پیران روم
چو شد کار آن سرو بن ساخته
چو شد کار آن سرو بن ساخته
به آیین او جای پرداخته
بفرمود تا رفت پیشش پزشک
بفرمود تا رفت پیشش پزشک
که علت بگفتی چو دیدی سرشک
ازان پس بفرمود کان جام زرد
ازان پس بفرمود کان جام زرد
بیارند پر کرده از آب سرد
ز میلاد چون باد لشکر براند
ز میلاد چون باد لشکر براند
به قنوج شد گنجش آنجا بماند
چو آن نامه برخواند فور سترگ
چو آن نامه برخواند فور سترگ
برآشفت زان نامدار بزرگ
چو پاسخ به نزد سکندر رسید
چو پاسخ به نزد سکندر رسید
هم انگه ز لشکر سران برگزید
چو اسکندر آمد به نزدیک فور
چو اسکندر آمد به نزدیک فور
بدید آن سپه این سپه را ز دور
چو لشکر شد از خواسته بی نیاز
چو لشکر شد از خواسته بی نیاز
برو ناگذشته زمانی دراز
چو برگشت و آمد به درگاه قصر
چو برگشت و آمد به درگاه قصر
ببخشید دینار چندی به نصر
سکندر چو بشنید از یادگیر
سکندر چو بشنید از یادگیر
بفرمود تا پیش او شد دبیر
چو اسکندر آن نامه او بخواند
چو اسکندر آن نامه او بخواند
بزد نای رویین و لشکر براند
جهانجوی ده نامور برگزید
جهانجوی ده نامور برگزید
ز مردان رومی چنانچون سزید
بخندید قیدافه از کار اوی
بخندید قیدافه از کار اوی
ازان مردی و تند گفتار اوی
سکندر بیامد دلی همچو کوه
سکندر بیامد دلی همچو کوه
رها گشته از شاه دانش پژوه
چو طینوش گفت سکندر شنید
چو طینوش گفت سکندر شنید
به کردار باد دمان بردمید
همی چاره جست آن شب دیریاز
همی چاره جست آن شب دیریاز
چو خورشید بنمود چینی طراز
وزان جایگه لشکر اندر کشید
وزان جایگه لشکر اندر کشید
دمان تا به شهر برهمن رسید
همی رفت منزل به منزل به راه
همی رفت منزل به منزل به راه
ز ره رنجه و مانده یکسر سپاه
وزان جایگه رفت خورشیدفش
وزان جایگه رفت خورشیدفش
بیامد دمان تا زمین حبش
چو نزدیکی نرم پایان رسید
چو نزدیکی نرم پایان رسید
نگه کرد و مردم بی اندازه دید
بپرسید هرچیز و دریا بدید
بپرسید هرچیز و دریا بدید
وزان روی لشکر به مغرب کشید
وزان جایگه شاد لشگر براند
وزان جایگه شاد لشگر براند
بزرگان بیدار دل را بخواند
سکندر سوی روشنایی رسید
سکندر سوی روشنایی رسید
یکی بر شد کوه رخشنده دید
سکندر چو بشنید شد سوی کوه
سکندر چو بشنید شد سوی کوه
به دیدار بر تیغ شد بی گروه
سوی باختر شد چو خاور بدید
سوی باختر شد چو خاور بدید
ز گیتی همی رای رفتن گزید
همی رفت یک ماه پویان به راه
همی رفت یک ماه پویان به راه
به رنج اندر از راه شاه و سپاه
ز راه بیابان به شهری رسید
ز راه بیابان به شهری رسید
ببد شاد کآواز مردم شنید
وزان روی لشکر سوی چین کشید
وزان روی لشکر سوی چین کشید
سر نامداران به بیرون کشید
بدان جایگه شاه ماهی بماند
بدان جایگه شاه ماهی بماند
پس انگه بجنبید و لشکر براند
سکندر سپه را به بابل کشید
سکندر سپه را به بابل کشید
ز گرد سپه شد هوا ناپدید
بدانست کش مرگ نزدیک شد
بدانست کش مرگ نزدیک شد
بروبر همی روز تاریک شد
به بابل هم ان روز شد دردمند
به بابل هم ان روز شد دردمند
بدانست کامد به تنگی گزند
چو آگاه شد لشکر از درد شاه
چو آگاه شد لشکر از درد شاه
جهان گشت بر نامداران سپاه
چو آمد سکندر به اسکندری
چو آمد سکندر به اسکندری
جهان را دگرگونه شد داوری
ازان پس بیامد دوان مادرش
ازان پس بیامد دوان مادرش
فراوان بمالید رخ بر برش
الا ای برآورده چرخ بلند
الا ای برآورده چرخ بلند
چه داریی به پیری مرا مستمند
دسته بندی اشعار
پادشاهی بهرام شاپور - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی بهرام شاپور - شاهنامه فردوسی
پادشاهی داراب دوازده سال بود - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی داراب دوازده سال بود - شاهنامه فردوسی
پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود - شاهنامه فردوسی
پادشاهی اسکندر - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی اسکندر - شاهنامه فردوسی
پادشاهی اشکانیان - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی اشکانیان - شاهنامه فردوسی
پادشاهی اردشیر - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی اردشیر - شاهنامه فردوسی
پادشاهی شاپور پسر اردشیر سی و یک سال بود - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی شاپور پسر اردشیر سی و یک سال بود - شاهنامه فردوسی
پادشاهی اورمزد - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی اورمزد - شاهنامه فردوسی
پادشاهی بهرام اورمزد - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی بهرام اورمزد - شاهنامه فردوسی
پادشاهی بهرام بهرام نوزده سال بود - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی بهرام بهرام نوزده سال بود - شاهنامه فردوسی
پادشاهی بهرام بهرامیان - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی بهرام بهرامیان - شاهنامه فردوسی
پادشاهی نرسی بهرام - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی نرسی بهرام - شاهنامه فردوسی
پادشاهی اورمزد نرسی - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی اورمزد نرسی - شاهنامه فردوسی
پادشاهی شاپور ذوالاکتاف - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی شاپور ذوالاکتاف - شاهنامه فردوسی
پادشاهی اردشیر نکوکار - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی اردشیر نکوکار - شاهنامه فردوسی
پادشاهی شاپور سوم - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی شاپور سوم - شاهنامه فردوسی
پادشاهی همای چهرزاد سی و دو سال بود - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی همای چهرزاد سی و دو سال بود - شاهنامه فردوسی
پادشاهی یزدگرد بزه گر - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی یزدگرد بزه گر - شاهنامه فردوسی
پادشاهی بهرام گور - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی بهرام گور - شاهنامه فردوسی
پادشاهی یزدگرد هجده سال بود - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی یزدگرد هجده سال بود - شاهنامه فردوسی
پادشاهی قباد چهل و سه سال بود - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی قباد چهل و سه سال بود - شاهنامه فردوسی
پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود - شاهنامه فردوسی
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی هرمزد دوازده سال بود - شاهنامه فردوسی
پادشاهی خسرو پرویز - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی خسرو پرویز - شاهنامه فردوسی
پادشاهی شیرویه - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی شیرویه - شاهنامه فردوسی
پادشاهی اردشیر شیروی - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی اردشیر شیروی - شاهنامه فردوسی
پادشاهی فرایین - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی فرایین - شاهنامه فردوسی
پادشاهی پوران دخت - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی پوران دخت - شاهنامه فردوسی
پادشاهی آزرم دخت - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی آزرم دخت - شاهنامه فردوسی
پادشاهی فرخ زاد - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی فرخ زاد - شاهنامه فردوسی
پادشاهی یزدگرد - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی یزدگرد - شاهنامه فردوسی
داستان سیاوش - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از داستان سیاوش - شاهنامه فردوسی
آغاز کتاب - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از آغاز کتاب - شاهنامه فردوسی
کیومرث - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از کیومرث - شاهنامه فردوسی
هوشنگ - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از هوشنگ - شاهنامه فردوسی
طهمورث - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از طهمورث - شاهنامه فردوسی
جمشید - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از جمشید - شاهنامه فردوسی
ضحاک - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از ضحاک - شاهنامه فردوسی
فریدون - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از فریدون - شاهنامه فردوسی
منوچهر - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از منوچهر - شاهنامه فردوسی
پادشاهی نوذر - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی نوذر - شاهنامه فردوسی
پادشاهی زوطهماسپ - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی زوطهماسپ - شاهنامه فردوسی
پادشاهی گرشاسپ - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی گرشاسپ - شاهنامه فردوسی
کیقباد - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از کیقباد - شاهنامه فردوسی
پادشاهی کی کاووس و رفتن او به مازندران - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی کی کاووس و رفتن او به مازندران - شاهنامه فردوسی
رزم کاووس با شاه هاماوران - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از رزم کاووس با شاه هاماوران - شاهنامه فردوسی
سهراب - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از سهراب - شاهنامه فردوسی
کیخسرو - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از کیخسرو - شاهنامه فردوسی
گفتار اندر داستان فرود سیاوش - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از گفتار اندر داستان فرود سیاوش - شاهنامه فردوسی
داستان کاموس کشانی - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از داستان کاموس کشانی - شاهنامه فردوسی
داستان خاقان چین - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از داستان خاقان چین - شاهنامه فردوسی
داستان اکوان دیو - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از داستان اکوان دیو - شاهنامه فردوسی
داستان بیژن و منیژه - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از داستان بیژن و منیژه - شاهنامه فردوسی
داستان دوازده رخ - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از داستان دوازده رخ - شاهنامه فردوسی
جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب - شاهنامه فردوسی
پادشاهی لهراسپ - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی لهراسپ - شاهنامه فردوسی
پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود - شاهنامه فردوسی
داستان هفتخوان اسفندیار - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از داستان هفتخوان اسفندیار - شاهنامه فردوسی
داستان رستم و اسفندیار - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از داستان رستم و اسفندیار - شاهنامه فردوسی
داستان رستم و شغاد - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از داستان رستم و شغاد - شاهنامه فردوسی
پادشاهی بهمن اسفندیار صد و دوازده سال بود - شاهنامه فردوسی
←
یک شعر تصادفی از پادشاهی بهمن اسفندیار صد و دوازده سال بود - شاهنامه فردوسی
مثنوی های فردوسی
←
یک شعر تصادفی از مثنوی های فردوسی