دیبا

دیبا
دیبق
دیبه
پارچه ابریشمی رنگارنگ بسیار نفیس
1

کاربردهای دیبا

  • من که دیبا نداشتم همه عمر

    دیدن ای دوست چو شنیدن نیست

  • یکی گفتش ای خسرو نیکروز

    ز دیبای چینی قبایی بدوز

  • شب فراق نخواهم دواج دیبا را

    که شب دراز بود خوابگاه تنها را

  • گزارنده نقش دیبای روم

    کند نقش دیباچه را مشک بوم

  • چه حله ایست گرانتر ز حیلت دانش

    چه دیبه ایست نکوتر ز دیبه عرفان

  • رونقی میجوی گر ارزنده ای

    دیبه ای میباف گر بافنده ای

  • صنعت ما پرده های ما بس است

    تار ما هم دیبه و هم اطلس است

  • ما نمی بافیم از بهر فروش

    ما نمیگوئیم کاین دیبا بپوش

  • به سر خار مغیلان بروم با تو چنان

    به ارادت که یکی بر سر دیبا نرود

  • ز جانفشانی و خون خوردن قبیله ماست

    پرند و دیبه گلرنگ هر کرا بتن است

  • خرما نتوان خوردن ازین خار که کشتیم

    دیبا نتوان کردن ازین پشم که رشتیم

  • عروس زشت زیبا چون توان دید

    وگر بر خود کند دیبای معلم

  • زشت باشد دیبقی و دیبا

    که بود بر عروس نازیبا