کاربردهای سخن
-
کشته غمزه تو شد حافظ ناشنیده پند
تیغ سزاست هر که را درد سخن نمی کند
-
به نام خدایی که جان آفرید
سخن گفتن اندر زبان آفرید
-
به حقیقت آدمی باش وگرنه مرغ باشد
که همین سخن بگوید به زبان آدمیت
-
سخن هر چه گویم همه گفته اند
بر باغ دانش همه رفته اند
-
چو بنشیند ازیشان سپهبد سخن
یکی نامور نافه افکند بن
-
جنبش اول که قلم سر گرفت
حرف نخستین ز سخن درگرفت
-
پرده خلوت چو برانداختند
جلوت اول به سخن ساختند
-
تا سخن آوازه دل در نداد
جان تن آزاده به گل در نداد
-
سخن را سرست ای خردمند و بن
میاور سخن در میان سخن
-
پیرزنانرا بسخن شاد دار
و این سخن از پیرزنی یاد دار
-
سنجر کاقلیم خراسان گرفت
کرد زیان کاین سخن آسان گرفت
-
نه حسنت آخری دارد نه سعدی را سخن پایان
بمیرد تشنه مستسقی و دریا همچنان باقی
-
خرد گر سخن برگزیند همی
همان را گزیند که بیند همی
-
از این پرده برتر سخن گاه نیست
ز هستی مر اندیشه را راه نیست