کاربردهای چوگان
-
ای صبا با ساکنان شهر یزد از ما بگو
کای سر حق ناشناسان گوی چوگان شما
-
خسروا گوی فلک در خم چوگان تو باد
ساحت کون و مکان عرصه میدان تو باد
-
کو جلوه ای ز ابروی او تا چو ماه نو
گوی سپهر در خم چوگان زر کشیم
-
چو در میانه خاک اوفتاده ای بینی
از آن بپرس که چوگان از او مپرس که گوست
-
اسب در میدان رسوایی جهانم مردوار
بیش ازین در خانه نتوان گوی و چوگان باختن
-
کاردانان کار زینسان میکنند
تا که گوئی هست چوگان میزنند
-
چه جور کز خم چوگان زلف مشکینت
بر اوفتاده مسکین چو گو نمی آید
-
ای گوی حسن برده ز خوبان روزگار
مسکین کسی که در خم چوگان چو گو بود
-
عنبرین چوگان زلفش را گر استقصا کنی
زیر هر مویی دلی بینی که سرگردان چو گوست
-
مرا نیز چوگان لعب است و گوی
بگفتند اگر نیک دانی بگوی