کمر

کمر
میان، پشت، ناحیه ٔ کمری که معمولاً به نام کمر خوانده می شود، در قسمت جلو محدود به سطح داخلی تنه های مهره ٔ کمری است که در پشت امعاءو احشاء در ناحیه ٔ شکم قرار دارند و از قسمت خارج یا خلف ، عضله ٔ خارجی کمری و پوست بدن در این قسمت آن را محدود کرده است
کمربند، آنچه آن را یک دور بر میان بندند از ابریشم و زر و نقره ، مانند حلقه و طوقی
میانه و وسط کوه
1

کاربردهای کمر

  • پیداست از آن میان چو بربست کمر

    تا من ز کمر چه طرف خواهم بربست

  • ای قافله سالار چنین گرم چه رانی

    آهسته که در کوه و کمر بازپسانند

  • آگاه نه زانکه شاه مرد است

    بادش کمر و کلاه برداست

  • سعدی به بندگیش کمر بسته ای ولیک

    منت منه که طرفی از این برنبست یار

  • پسر چاوشان دید و تیغ و تبر

    قباهای اطلس کمرهای زر

  • کمر بسته شهریاران بود

    به ایران پناه سواران بود

  • صد پیرهن قبا کنم از خرمی اگر

    بینم که دست من چو کمر در میان توست