چرخ

چرخ
آسمان و فلک
کمان
هر چیز گرد که به دور محور خود بچرخد
1

کاربردهای چرخ

  • مهر بلند چهره ز خاور نمینمود

    ماه از حصار چرخ سر باختر نداشت

  • ناوک فریاد من هر ساعت از مجرای دل

    بگذرد از چرخ اطلس همچو سوزن از حریر

  • خواهی که دل به کس ندهی دیده ها بدوز

    پیکان چرخ را سپری باشد آهنی

  • اینکه خاک سیهش بالین است

    اختر چرخ ادب پروین است

  • ز یاقوت سرخست چرخ کبود

    نه از آب و گرد و نه از باد و دود

  • زبان بر گشادند بر شهریار

    که کردیم با چرخ گردان شمار

  • بس زبر دستست چرخ کینه توز

    پنبه خود را در این آتش مسوز

  • گر درد این پرده چرخ پرده در

    رخت بر بندم روم جای دگر

  • اوست درین ده زده آبادتر

    تازه تر از چرخ و کهن زادتر

  • شادابی تو دولت یک هفته بیش نیست

    بر عهد چرخ و وعده گیتی چه اعتبار

  • ز جام گل دگر بلبل چنان مست می لعل است

    که زد بر چرخ فیروزه صفیر تخت فیروزی

  • چرخ را عادت دیرین این بود

    که به افتاده نظر کمتر کرد

  • ز آب دیده من فرش خاک تر می شد

    ز بانگ ناله من گوش چرخ کر می گشت

  • بدرازی و گردی من و تو

    ننهد قدر چرخ شعبده باز

  • چو آید به ایران پی فرخش

    ز چرخ آنچ پرسد دهد پاسخش

  • بس شخص عزیز را که چرخ بدخوی

    صد بار پیاله کرد و صد بار سبوی