سپهر

سپهر
آسمان و به معنای مجازی تقدیر و سرنوشت
1

کاربردهای سپهر

  • گفت خندید به افتاده سپهر

    زان شما نیز بمن میخندید

  • اندرین دفتر پیروزه سپهر

    آنچه را ما نشمردیم شمرد

  • سپهر این باغ بس کردست یغما

    من امروزم بدین خواری تو فردا

  • کو جلوه ای ز ابروی او تا چو ماه نو

    گوی سپهر در خم چوگان زر کشیم

  • چو دولت نبخشد سپهر بلند

    نیاید به مردانگی در کمند

  • نگویمت به تکلف فلان دولت و دین

    سپهر مجد و معالی جهان دانش و داد

  • سرافراز سهراب با زور دست

    تو گفتی سپهر بلندش ببست

  • وگر چون ستاره شوی بر سپهر

    ببری ز روی زمین پاک مهر

  • کنند انجمن پیش تخت بلند

    به کار سپهری پژوهش کنند

  • چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو

    ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی

  • مشاطه سپهر نیاراست روی من

    با من مگوی کازچه مرا نیست خواستار

  • هر که بد کرد بداندیش سپهر

    کار او از همه کس بهتر کرد

  • سپهرم مدد کرد و نصرت وفاق

    گرفتم به بازوی دولت عراق

  • ای برآرنده سپهر بلند

    انجم افروز و انجمن پیوند

  • سپهرش به جایی رسانید کار

    که شد نامور لؤلؤ شاهوار

  • خداوند کیوان و گردان سپهر

    فروزنده ماه و ناهید و مهر

  • گرفتند یکسر شمار سپهر

    که دارد بران کودک خرد مهر

  • گرفتیم و جستیم راز سپهر

    ندارد بدین کودک خرد مهر

  • به یزدان چنین گفت کای رهنمای

    تو داری سپهر روان را به پای

  • سپهر آفریدی و اختر همان

    همه نیکویی باد ما را گمان

  • چندان ز غمش به مهر نالید

    کز ناله او سپهر نالید

  • چنین کرد بخشش سپهر بلند

    که از تو گشاید غم و رنج بند