فهرست شعرهای
سعدی شیرازی
(قصیده)
تمامی اشعار
(قصیده)
قصاید فارسی یکم
شکر و سپاس و منت و عزت خدای را
پروردگار خلق و خداوند کبریا
قصاید فارسی در ستایش علاء الدین عطاملک جوینی ...
اگر مطالعه خواهد کسی بهشت برین را
بیا مطالعه کن گو به نوبهار زمین را
در ستایش اتابک مظفرالدین سلجوقشاه
آن روی بین که حسن بپوشید ماه را
وآن دام زلف و دانه خال سیاه را
در وداع شاه جهان سعدبن ابی بکر
رفتی و صدهزار دلت دست در رکیب
ای جان اهل دل که تواند ز جان شکیب
قصاید فارسی در وصف بهار پنجم
علم دولت نوروز به صحرا برخاست
زحمت لشکر سرما ز سر ما برخاست
قصاید فارسی موعظه و نصیحت ششم
هران نصیبه که پیش از وجود ننهادست
هر آنکه در طلبش سعی می کند بادست
قصاید فارسی موعظه و نصیحت هفتم
ایهاالناس جهان جای تن آسانی نیست
مرد دانا به جهان داشتن ارزانی نیست
اندرز و نصیحت
خوشست عمر دریغا که جاودانی نیست
پس اعتماد بر این پنج روز فانی نیست
در نصیحت و ستایش
جهان بر آب نهادست و زندگی بر باد
غلام همت آنم که دل بر او ننهاد
قصاید فارسی در ستایش حضرت رسول (ص) دهم
چو مرد رهرو اندر راه حق ثابت قدم گردد
وجود غیر حق در چشم توحیدش عدم گردد
توحید
فضل خدای را که تواند شمار کرد
یا کیست آنکه شکر یکی از هزار کرد
در ستایش اتابک محمد
بناز ای خداوند اقبال سرمد
به بخت همایون و تخت ممهد
وله فی مدح ابش بنت سعد
فلک را این همه تمکین نباشد
فروغ مهر و مه چندین نباشد
برگشت به شیراز
سعدی اینک به قدم رفت و به سر باز آمد
مفتی ملت اصحاب نظر باز آمد
قصاید فارسی در ستایش حضرت رسول (ص) پانزدهم
ماه فروماند از جمال محمد
سرو نروید به اعتدال محمد
در ستایش قاضی رکن الدین
بسا نفس خردمندان که در بند هوا ماند
در آن صورت که عشق آید خردمندی کجا ماند
قصاید فارسی در ستایش علاء الدین عطاملک جوینی ...
کدام باغ به دیدار دوستان ماند
کسی بهشت نگوید به بوستان ماند
وله فی مدح اتابک مظفرالدین سلجوقشاه
چه نیکبخت کسانی که اهل شیرازند
که زیر بال همای بلندپروازند
قصاید فارسی در ستایش شمس الدین حسین علکانی ...
احمدالله تعالی که به ارغام حسود
خیل بازآمد و خیرش به نواصی معقود
در ستایش اتابک سعدبن ابوبکر بن سعدبن زنگی ...
مطرب مجلس بساز زمزمه عود
خادم ایوان بسوز مجمره عود
قصاید فارسی در وصف بهار بیست و یکم
بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار
خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار
در ستایش شمس الدین محمد جوینی صاحب دیوان
به هیچ یار مده خاطر و به هیچ دیار
که بر و بحر فراخست و آدمی بسیار
قصاید فارسی مطلع دوم بیست و سوم
کجا همی رود این شاهد شکر گفتار
چرا همی نکند بر دو چشم من رفتار
در مدح امیر انکیانو
بس بگردید و بگردد روزگار
دل به دنیا درنبندد هوشیار
تغزل در ستایش شمس الدین محمد جوینی صاحب ...
نظر دریغ مدار از من ای مه منظور
که مه دریغ نمی دارد از خلایق نور
در وصف شیراز
خوشا سپیده دمی باشد آنکه بینم باز
رسیده بر سر الله اکبر شیراز
در لیلة البراة فرموده است
شبی چنین در هفت آسمان به رحمت باز
ز خویشتن نفسی ای پسر به حق پرداز
در مدح امیر سیف الدین (محمد)
شکر و فضل خدای غزوجل
که امیر بزرگوار اجل
در ستایش علاء الدین جوینی صاحب دیوان
هر آدمی که نظر با یکی ندارد و دل
به صورتی ندهد صورتیست لایعقل
در تنبیه و موعظه
ان هوی النفس یقد العقال
لایتهدی و یعی ما یقال
پند و موعظة
توانگری نه به مالست پیش اهل کمال
که مال تا لب گورست و بعد از آن اعمال
در ستایش امیرانکیانو
بسی صورت بگردیدست عالم
وزین صورت بگردد عاقبت هم
در تهنیت اتابک مظفرالدین سلجوقشاه ابن سلغر
خدای را چه توان گفت شکر فضل و کرم
بدین نظر که دگرباره کرد بر عالم
بازگردیدن پادشاه اسلام از سفر عراق
المنت لله که نمردیم و بدیدیم
دیدار عزیزان و به خدمت برسیدیم
قصاید فارسی تغزل و ستایش صاحب دیوان سی ...
من آن بدیع صفت را به ترک چون گویم
که دل ببرد به چوگان زلف چون گویم
در انتقال دولت از سلغریان به قوم دیگر
این منتی بر اهل زمین بود از آسمان
وین رحمت خدای جهان بود بر جهان
در وداع ماه رمضان
برگ تحویل می کند رمضان
بار تودیع بر دل اخوان
در مدح شمس الدین حسین علکانی
تمام گشت و مزین شد این خجسته مکان
به فضل و منت پروردگار عالمیان
قصاید فارسی در ستایش علاء الدین عطاملک جوینی ...
شکر به شکر نهم در دهان مژده دهان
اگر تو باز برآری حدیث من به دهان
قصاید فارسی مطلع دوم چهلم
تو را که گفت که برقع برافکن ای فتان
که ماه روی تو ما را بسوخت چون کتان
قصاید فارسی در ستایش شمس الدین حسین علکانی ...
ای محافل را به دیدار تو زین
طاعتت بر هوشمندان فرض عین
در ستایش صاحب دیوان
تبارک الله از آن نقشبند ماء مهین
که نقش روی تو بستست و چشم و زلف و جبین
در ستایش ملکه ترکان خاتون
ای بیش از آنکه در قلم آید ثنای تو
واجب بر اهل مشرق و مغرب دعای تو
درستایش اتابک مظفرالدین سلجوقشاه
در بهشت گشادند در جهان ناگاه
خدا به چشم عنایت به خلق کرد نگاه
پند و اندرز
به نوبت اند ملوک اندرین سپنج سرای
کنون که نوبت تست ای ملک به عدل گرای
در ستایش ترکان خاتون و پسرش اتابک محمد
چه دعا گویمت ای سایه میمون همای
یارب این سایه بسی بر سر اسلام بپای
قصاید فارسی تنبیه و موعظت چهل و هفتم
دریغ روز جوانی و عهد برنایی
نشاط کودکی و عیش خویشتن رایی
قصاید فارسی تغزل و ستایش صاحب دیوان چهل ...
شبی و شمعی و گوینده ای و زیبایی
ندارم از همه عالم دگر تمنایی
پند
ای که پنجاه رفت و در خوابی
مگر این پنج روزه دریابی
قصاید فارسی در ستایش پنجاهم
به خرمی و به خیر آمدی و آزادی
که از صروف زمان در امان حق بادی
در پند و ستایش
بزن که قوت بازوی سلطنت داری
که دست همت مردانت می دهد یاری
قصاید فارسی در ستایش پنجاه و دوم
گرین خیال محقق شود به بیداری
که روی عزم همایون ازین طرف داری
در پند و اندرز
ای نفس اگر به دیده تحقیق بنگری
درویشی اختیار کنی بر توانگری
در ستایش ابوبکر بن سعد
وجودم به تنگ آمد از جور تنگی
شدم در سفر روزگاری درنگی
در ستایش امیر انکیانو
دنیا نیرزد آنکه پریشان کنی دلی
زنهار بد مکن که نکردست عاقلی
قصاید فارسی قصیده
تو را ز دست اجل کی فرار خواهد بود
فرارگاه تو دارالقرار خواهد بود
قصاید فارسی تنبیه و موعظت پنجاه و هفتم
روزی که زیر خاک تن ما نهان شود
وانها که کرده ایم یکایک عیان شود
نصیحت
ای دل به کام خویش جهان را تو دیده گیر
در وی هزار سال چو نوح آرمیده گیر
قصاید فارسی پنجاه و نهم
کسی که او نظر مهر در زمانه کند
چنان سزد که همه کار عاقلانه کند
قصاید فارسی شصتم
جهان بگشتم و آفاق سر به سر دیدم
به مردمی که گر از مردمی اثر دیدم
قصاید فارسی شصت و یکم
هر چیز کزان بتر نباشد
از مصلحتی به در نباشد
دسته بندی اشعار
حکایات و شعرهای گلستان سعدی
←
یک شعر تصادفی از حکایات و شعرهای گلستان سعدی
اشعار بوستان سعدی
←
یک شعر تصادفی از اشعار بوستان سعدی
ملحقات سعدی
←
یک شعر تصادفی از ملحقات سعدی
مواعظ سعدی
←
یک شعر تصادفی از مواعظ سعدی
شعرهای عربی سعدی
←
یک شعر تصادفی از شعرهای عربی سعدی
مراثی سعدی
←
یک شعر تصادفی از مراثی سعدی
غزلیات سعدی
←
یک شعر تصادفی از غزلیات سعدی
رباعیات سعدی
←
یک شعر تصادفی از رباعیات سعدی
قصاید سعدی
←
یک شعر تصادفی از قصاید سعدی
مقطعات سعدی
←
یک شعر تصادفی از مقطعات سعدی
مثنوی های سعدی
←
یک شعر تصادفی از مثنوی های سعدی
ترجیع بند سعدی
←
یک شعر تصادفی از ترجیع بند سعدی